پارت ۴

+:چه شرطی
-:.... باید دستام و باز کنی و کلیدِ در و هم بهم بدی
+:مگه توی خوابت ببینی اونقدر روانی نشدم که کلید و بدم بهت ..
-:کلید و نمیدی پس یعنی دستام و باز می‌کنی..
+:از کجا معلوم فرار نکنی..
-: اگه میخواستم تا الان فرار کرده بودم
+:اوفففف باشه دستات و باز میکنم
-: خوبه
+:ولی کاری نمیکنی مثل الان یه جا می‌شینی
-:باشه بابا
به سمتم اومد و با تردید زنجیر و باز کرد .. بعد از اینکه زنجیر و باز کرد .. اومد و کنارم نشست ..
+:خب ..بگو چرا انقدر آدم میکشی
-:خیلی روی اعصابن منم میکشمشون مثلا..
+:مثلا ... چی
-:یکیشون همیشه بهم میگفت ارباب و عشوه میومد .. منم کشتمش
+:جسدش .. دادی سگت بخوره یا یکی از اونایِ که جسدشون پیدا شده است ..
-:هیچکدوم
+:پس جسدش کجاست..
بهش نزدیک شدم و کنارش گوشش ..
-:فکر می‌کنی خرم .. نمی‌فهمم اینجا دوربین داره میخوای ازم حرف بکشی ..
+:خودت‌ گفتی میگی ..
-: گفتم دلیل و میگم نمیگم جسد و کسای که کشتم و ...
+:باشه
ازش دور شدم و سرم و به دیوار تکیه دادم
-:توی اسید انداختمش
+:کی ر....
یکم مکث کرد و .. یهو با ترس بهم نگاه کرد ..
+:جس...د دخت..ره ر..و تو..ی اس..ید اندا...ختی
-:اوم.. اره تا اثری ازش نمونه
+:ت...و وا...قعا .. یه روا...نی .. ای
-:میدونم..

(ویو ا.ت )

این پسره واقعا خیلی روانیِ .. البته از بچه ی که توی ۱۱ سالگی خواهرش و کشته بعید نیست .. کم کم دارم ازش میترسم .. اون جعبه .. اینکه می‌دونه اینجا دوربین داره ... انقدر خونسرد بودنش .. منو میترسوند
کنارش نشستم و به دیوار تکیه دادم .. خوبه اینجا نمیتونه کاری کنه ولی بازم یکم ازش فاصله گرفتم و چشمام و بستم .. چرا زمان نمی‌گذره .. چرا این ۷ ساعت تموم نمیشه .. میخواستم ازش یه سوال بپرسم ولی از اینکه شاید قاطی کنه میترسم ولی اینجوری هم نمیشه باید بپرسم ..
+:چرا وقتی میتونستی اون دختره رو اخراج کنی اون و کشتی
-:چون فقط دنبالِ پولم بود همچین آدمای باید بمیرن
+: ولی شاید دوستت داشت
-:نداشت ..
+:از کجا انقدر مطمئنی
-: تنها کسی که بهم محبت میکرد مامان بزرگم بود.. ولی اون از دنیا رفت و از اون موقع تا حالا کسی باهام خوب نبود تا من باهاشون خوب باشم .. اگه هم باهام خوب باشم بخاطره پولمه نه خودم.. برای همین خواهرم و کشتم فکر میکردم اگه اون و بکشم .. مامان و بابام بهم توجه کنن باهام خوب باشن ولی با کشتن خواهرم بیشتر ازم متنفر شدن ..
+:ببخشید
-: تو چرا معذرت خواهی میکنی کسی که باید معذرت خواهی میکرد نکرد .. معذرت خواهی تو فایده ی نداره
+:ولی بازم ببخشید..
سرش و به سمتم برگردوند..
-:پاهات و دراز کن
+:چرا....
دیدگاه ها (۱۰)

پارت ۵

پارت ۶

پارت ۳

پارت ۲

لایو ویورس جونگکوک:🐰🐰: آه، این مسیرشه. نمی‌خوام برم اونجا، خ...

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁴ می خوام وقتی رفتیم خونه ازش تشکر ک...

ᴵ ʲᵘˢᵗ ʷᵃⁿᵗ ᵗᵒ ᵉˣᵖᵉʳⁱᵉⁿᶜᵉ ˡᵒᵛᵉ.ᴾᵃʳᵗ☆⑥چشمامو باز کردم دستام ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط